حکایت رشوه دادن به قاضی
نوشته شده توسط : مرتضی

حکایت رشوه دادن به قاضی 

 

رشوه به قاضی

 

مردی پنج سکه به قاضی شهر داد تا در محکمه ی روز بعد به نفع او رأی صادر کند.

ولی در روز مقرر، قاضی خلاف وعده کرد و به نفع دیگری رأی داد.

مرد، برای یادآوری در جلسه دادگاه به قاضی گفت : « مگر من دیروز شما را به پنج تن آل عبا قسم ندادم که حق با من است؟!»

قاضی پاسخ داد :

« چرا... و لیکن پس از تو، شخص دیگری مرا به چهارده معصوم سوگند داد!

 





:: موضوعات مرتبط: حکایت , ,
:: برچسب‌ها: حکایت رشوه دادن به قاضی ,
:: بازدید از این مطلب : 817
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 بهمن 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: